گلدون

مطالب داغ.تازه .تفریحی و به روز. برای شنیدن موسیقی فلش پلیر را فعال کنید

گلدون

مطالب داغ.تازه .تفریحی و به روز. برای شنیدن موسیقی فلش پلیر را فعال کنید

شب یلدا

در گاهنامه ایران باستان (3745) این روز بنام جشن دیگان و شب پیش از آن به نام جشن شب یلدا یا شب چله نام گذاری شده است که واژه یلدا به پارسی باستان به چم (معنی) زایش است.

از دیدگاه اخترشناسی شب یلدا بلندترین شب سال است، و روزها کم کم بلند و شب ها کوتاه می شوند یا آغاز روشنایی است، پس ایرانیان باستان با آگاهی ژرف از دانش اختر شناسی، این شب را یلدا یا زایش روشنایی نامیدند.

از همین روی یلدا در افسانه‌‌های ایران باستان شب زایش مهر در سپهر است و ماه به دلدادگی مهر این شب را به دراز‌ترین دیدار خود با خورشید دگرگون می‌کند و جشن پیدایش مهر بوده است.



واژه "دی" یا "دتوشو" اوستایی و به چم (معنی) دادار، آفریدگار یا اورمزد که همه نام خداوند است می باشد و در اوستا بیشتر به جای واژه اهورامزدا به کار رفته شده است. از همین روی نام این ماه را "دی" نامیدند چه "دی" نام آفریننده می باشد، که سپس به آفریننده روشنایی نامی شد.

در گاهنامه ایران باستان هر روز نامی دارد، و اگر به نام سی روز ماه بنگرید، خواهید دید که روزهای هشتم و پانزدهم و بیست و سوم هر ماه به نام دی نام گذاری شده که برای جدا کردن آنها از همدیگر هر یک به نام روز پس از آن خوانده شده است. بنابراین این روزها به نام روزهای دی به آذر، دی به مهر و دی بدین که نام خداوند می باشد نامیده شده اند.

در ماه دی چهار بار جشن دیگان در روزهای اورمزد، دی به آذر، دی به مهر و دی بدین برگزار می شود، که از همه والا تر جشن روز اورمزد می باشد. این روز در ایران باستان که نخستین جشن دیگان است به نام "اورمزد و دی ماه خرم روز" یا جشن دیگان نامیده شده است. زرتشتیان همچنین این روز را چیرگی روشنایی بر تاریکی یا پیروزی اهورامزدا بر اهریمن به شمار می آورند.
در این روز پادشاه هان و والیان، دیدار همگانی با مردم می داشتند.

در این شب خانواده های ایرانی پیرامون زیرگاه (کرسی) یا کنار بخاری گرد هم می آیند و میوه هایی مانند انار "نماد میوه ایرانی"، هندوانه، خربزه، آجیل و شیرینی می چینند و همه تا پاسی از شب، این شب را با داستان سرایی و شادی و خرمی می گذرانند.

جا دارد گفته شود که شب 25 آذر در گاهنامه باستان و از دیدگاه اخترشناسی بلندترین شب و شب یلدا بوده است ولی شوربختانه این شب به نادرستی به شب 29 آذر در گاهنامه جلالی جابجا شده است، که گفتمان در باره آن در این جستار نمی گنجد.


البته یه روایت دیگه هم هست:


ایرانیان باستان این شب را شب تولد الهه مهر «میترا» می‎‎پنداشتند، و به همین دلیل این شب را جشن می‎گرفتند و گرد آتش جمع می‎شدند و شادمانه رقص و پایکوبی می کردند.آن گاه خوانی الوان می گستردند و « میزد» نثار می کردند. «میزد» نذری یا ولیمه‎ای بود غیر نوشیدنی، مانند گوشت و نان و شیرینی و حلوا، و در آیین‎های ایران باستان برای هر مراسم جشن و سرور آیینی، خوانی می گستردند که بر آن افزون بر آلات و ادوات نیایش، مانند آتشدان، عطردان، بخوردان، برسم و غیره، برآورده‎ها و فرآورده‎های خوردنی فصل و خوراک‎های گوناگون، از جمله خوراک مقدس و آیینی ویژه ای که آن را « میزد» می نامیدند، بر سفره جشن می نهادند. باوری بر این مبنا نیز بین مردم رایج بود که در شب یلدا، قارون ( ثروتمند افسانه ای) ، در جامه کهنه هیزم شکنان به در خانه ها می آید و به مردم هیزم می دهد، و این هیزم ها در صبح روز بعد از شب یلدا، به شمش زر تبدیل می شود، بنابراین، باورمندان به این باور، شب یلدا را تا صبح به انتظار از راه رسیدن هیزم شکن زربخش و هدیه هیزمین خود بیدار می ماندند و مراسم جشن و سرور و شادمانی بر پا می کردند .

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد