گلدون

مطالب داغ.تازه .تفریحی و به روز. برای شنیدن موسیقی فلش پلیر را فعال کنید

گلدون

مطالب داغ.تازه .تفریحی و به روز. برای شنیدن موسیقی فلش پلیر را فعال کنید

عکس های تشییع جنازه عسل بدیعی


عسل بدیعی,تشییع جنازه عسل بدیعی,مراسم تشییع جنازه عسل بدیعی


یادداشتی از "عسل بدیعی"؛

تنها یادگاری بازیگر سینمای ایران در سال 92

"غزل بدیعی" خواهر "عسل بدیعی" یادگاری که از این بازیگر به جای مانده بود برای مردم و هنرمندان در روز تشییع جنازه وی قرائت کرد.

به نام خدا

سال 92 شد و این گذر عمر چیزی است که قسمت همه ما می شود 36 سالمه و 30 دهه گذشت با  گذری بسیار 6 سال در رکود بودم، و من فسفر اما سرخوشم همانگونه که بودم حال می‌توانم مسلط باشم و ضعف درونی ام رنگ گرفته.

پسری دارم گنجینه عشق و خانواده ای مثل گوهرناب و دنیایی که هر روزش واقعه است حال انرژی خفته ای دارم برای ورود به مرحله دیگر که تمام توانم را امسال برای شگفتی آفرینی خواهم گذاشت و کاری می‌کنم که پسرم دانیال،‌ خانواده و دوستانم به من افتخار کنند می‌دانم که امسال سال من است و پروژه های بسیاری به من پیشنهاد خواهد شد.


ادامه مطلب ...

عــشـــــق

هیچکس نـفهمیـــــد که « زلـیخـــــــا » مــَـــــــــرد ­ بـود ....!!

میــــدانی چــــــــــــرا ­ ؟؟؟

مـــــردانـــگی ­ میــخواهـــــد!

مــــــــاندن ، پــای عشــــــقی که مـُـــدام تـو را پـــس میــــزنــد.... ­.

تنهای منظره

کاج های زیادی بلند.
زاغ های زیادی سیاه‌.


آسمان به اندازه آبی‌.
سنگچین ها ، تماشا، تجرد.
کوچه باغ فرا رفته تا هیچ‌.
ناودان مزین به گنجشک‌.
آفتاب صریح‌.
خاک خوشنود.

چشم تا کار می کرد
هوش پاییز بود.

ای عجیب قشنگ!
با نگاهی پر از لفظ مرطوب
مثل خوابی پر از لکنت سبز یک باغ‌،
چشم هایی شبیه حیای مشبک ،
پلک های مردد
مثل انگشت های پریشان خواب مسافر !
زیر بیداری بید های لب رود


انس
مثل یک مشت خاکستر محرمانه
روی گرمای ادراک پاشیده می شد.
فکر
آهسته بود.
آرزو دور بود
مثل مرغی که روی درخت حکایت بخواند.
درکجاهای پاییزهایی که خواهند آمد
یک دهان مشجر
از سفرهای خوب
حرف خواهد زد؟

با توام ای لنگر تسکین!

ای تکانهای دل، ای آرامش ساحل!

با توام ای نور! ای منشور! ای تمام طیف های آفتابی!

ای کبود ارغوانی! ای بنفشایی!

با توام ای شور! ای دلشوره شیرین!

با توام ای شادی غمگین!

با توام ای غم! غم مبهم!

ای نمیدانم...!

هر چی هستی باش.

اما کاش...! نه ...! جز اینم آرزویی نیست...!

هر چه هستی باش، اما باش...!...!

با توام ای لنگر تسکین!

ای تکانهای دل، ای آرامش ساحل!

با توام ای نور! ای منشور! ای تمام طیف های آفتابی!

ای کبود ارغوانی! ای بنفشایی!

با توام ای شور! ای دلشوره شیرین!

با توام ای شادی غمگین!

با توام ای غم! غم مبهم!

ای نمیدانم...!

هر چی هستی باش.

اما کاش...! نه ...! جز اینم آرزویی نیست...!

هر چه هستی باش، اما باش...!...!