گلدون

مطالب داغ.تازه .تفریحی و به روز. برای شنیدن موسیقی فلش پلیر را فعال کنید

گلدون

مطالب داغ.تازه .تفریحی و به روز. برای شنیدن موسیقی فلش پلیر را فعال کنید

اغوش خالی

دیونتم منکه طاقت ندارم

عشق و‌صبوری نمیسازن باهم

تو منو دادی دست غم ولی من یه موی تو رو نمیدم به عالم

سهم من از تو یه اغوش خالی...

شکستن قلبی که بی صداااا بود

دنیا واسه ما فقط ماجرا بود

دستای گرم من و تو جدا بود

نامهربونی که از من بریدییی

شب گریه هامووو نموندی ندیدی

رفتی نگفتی که با من چه کردی... چی از من دیدی چی شنیدی؟؟!

دنیا  دو روزه یه روزش این روزا

مثل شادی کم مثل خنده کوتاه........واسه همه کوتاهه البته 

این سرنوشته اگه دیر اگه دور  .یه روز میرسه که برگردیم از راه!!!

دارم میرم از دست تو خدایا طاقت نداره یه عاشق یه تنها

سهم من از تو یه اغوش خالی.....

شکستن قلبی که بی صدا بود.اره بی صدا بود نشنید چون ادما وقتی نمیشنون که صدای کسی دیگه رو‌بشنون  صدای قبلی باید فراموش بشه تا بتونن سرشونو بکنن زیر برف و‌تو خوشی  یادشون بره قول هاشون یادشون بره شکست یه نفر مسئولیتش با اون بوده بعد میتونن نصیحت کنن 

حافظ چه خوب میگه::



زلف آشفته و خوی کرده و خندان لب و مست

پیرهن چاک و غزل خوان و صراحی در دست

نرگسش عربده جوی و لبش افسوس کنان

نیم شب دوش به بالین من آمد بنشست

سر فرا گوش من آورد به آواز حزین

گفت ای عاشق دیرینه من خوابت هست

عاشقی را که چنین باده شبگیر دهند

کافر عشق بود گر نشود باده پرست

برو ای زاهد و بر دردکشان خرده مگیر

که ندادند جز این تحفه به ما روز الست

آن چه او ریخت به پیمانه ما نوشیدیم

اگر از خمر بهشت است وگر باده مست


خودتو معرفی کن

سلام.جناب ی دوست شجاعت داشته باش خودتو معرفی کن .لااقل بدونم کی هستی شاید بشه شعارهاتو تحمل کرد

!!!!

به تو گفتم که در این دور شدن ناچاری؟

سربه تایید تکان دادی و گفتی آری !


عین مرگ است اگر بی تو بخواهد برود

او که از جان خودت دوست ترش می داری


ای که نزدیک تری از من دلتنگ به من

بین ما نیست به جز فاصله ای اجباری


من عروس توام ای از من و آغوشم دور

خطبه را گریه من می کند امشب جاری


زندگی چیست به جز خاطره ای افسرده

زندگی چیست به جز رنج و غمی تکراری


گله ای نیست به تنهایی خود دل بستم

به -غزل گریه- هر روز. . . به شب بیداری


روی دیوار دلم سایه ای از قامت توست

مثل تنهایی من قد بلندی داری


هر چند که من تنها شدم چون تو چشمش یکی بهتر پیدا شد و کنارش خوشه 



....


گناهم باور این روزگار بود

فریبی را که خوردم بی گناه بود

ولی جرم من از دست دلم بود

که هرجا پا گذاشتم بی وفا بود

من رو حرفم واستادم یک سال تموم شد با تمام دلتنگیام بقیشو نمیدونم چی بشه ولی نزدیکه یه اتفاقاتی بیافته دیگه نمیگم نه ولی بازم امیدوارم که برگرده.فقط یه امید دارم اون هم توی اون دنیاس تا تمام نامردیا و بی مهریهای ادما رو تلافی کنم

یک سال گذشت...

همیشه  تو فکر اینم که تو رو من در اینده کجا میبینم.با چه حسی با تو رو به رو‌میشم ؟خوبه حالم یا بازم غمگینم!بی تفاوت رد میشی یا اینکه دست دلواپسمو میگیری؟من شباهت به خودم دارم یا تو نگام‌دنبال یه تغیریی؟تو بارون قدم زدن بی چتر چجوری یادت رقت چجوری تونستی؟من اونقدر دلم برات تنگه که بر میگشتی بم  اگه میدونستی


یک سال رو قولم‌موندم بر خلاف اوتی که قولاش قول نبود.کاش بر میگشت داره دیر میشه  داره کم کم  فرصت از دست میره   منو قبول کردن فعلا  میترسم یه روز برگرده که دیگه من نتونم باهاش باشم