گلدون

مطالب داغ.تازه .تفریحی و به روز. برای شنیدن موسیقی فلش پلیر را فعال کنید

گلدون

مطالب داغ.تازه .تفریحی و به روز. برای شنیدن موسیقی فلش پلیر را فعال کنید

فستیـوال بـرج های انـسانی در اسپـانیا !

یکی از جالبترین و قدیمی ترین مراسم های این کشور، برگزاری فستیوال برجهای انسانی است که همه ساله در منطقه کاتالونیای اسپانیا برگزار می شود. در این مراسم سنتی، افرادی که از لحاظ جسمی بنیه و توان کافی دارند، به یکی از استادیوم های اصلی و از پیش تعیین شده شهر رفته و به طرز شگفت آوری به هم متصل می شوند. این اتصال به گونه ای است که ارتفاع پیدا کرده و در نهایت شبیه به برجی انسانی می شوند. این مراسم بازتابی جهانی در تمام دنیا داشته و سالانه افراد زیادی برای دیدن این مراسم با شکوه به این استادیوم می آیند.

تیم های شرکت کننده از شهرهای مختلف اسپانیا به دور هم جمع می شوند و به دسته های 50 تا 10 نفره تقسیم می گردند. بعد از آغاز مسابقه تیمی که موفق شود به ارتفاع بالاتری دست پیدا کند از جوایز نفیسی برخوردار می گردد. بعد از پایان اجرای مسابقه و هنگام پائین آمدن افراد از برج انسانی معمولا دست و پای زیادی شکسته می شود. عکسهای زیر قسمت های مختلف این مسابقه دیدنی را نشان می دهد.


ادامه مطلب ...

غذای مکزیکی

آنچیلادا ( مکزیکی )


مواد لازم :
نیم کیلو گوشت چرخ کرده مرغ یا گوساله
پیاز یکعدد رنده شده
فلفل سبز دلمه ای نصف پیمانه خرد شده
یک قاشق چایخوری شکر
سیر رنده شده دو حبه
پودر زیره سبز یک قاشق چ
پودر فلفل قرمز تند کمی
گوجه فرنگی خرد شده 4 عدد
پنیر خامه ای 150 گرم
خامه یک چهارم پیمانه

ادامه مطلب ...

ژله به شکل هندوانه

  طرز تهیه این ژله رو توی سایتی که روی عکسشه دیدم خوشم اومد برای شما هم میذارم شاید بپسندید



ادامه مطلب ...

داستانک

نجار پیر
 
 
 
 
نجار پیری خود را برای بازنشسته شدن آماده میکرد . یک روز او با صاحب کارخود موضوع را درمیان گذاشت .
 
پس از روزهای طولانی و کار کردن و زحمت کشیدن ، حالا او به استراحت نیاز داشت وبرای یدا کردن زمان این استراحت میخواست تا او را از کار بازنشسته کنند .
 
صاحب کار او بسیار ناراحت شد و سعی کرد او را منصرف کند، اما نجار بر حرفش و تصمیمی که گرفته بود پافشاری کرد .
 
سرانجام صاحب کار درحالی که با تأسف با این درخواست موافقت میکرد ، از او خواست تا به عنوان آخرین کار ، ساخت خانه ای را به عهده بگیرد .*
 
*نجار در حالت **رودربایستی ، پذیرفت درحالیکه دلش چندان به این کار راضی نبود. پذیرفتن ساخت این خانه برخلاف میل باطنی او صورت گرفته بود . برای همین به سرعت مواد اولیه نامرغوبی تهیه کرد و به سرعت و بی دقتی ، به ساختن خانه مشغول شد وبه زودی و به خاطر رسیدن به استراحت ، کار را تمام کرد .
 
او صاحب کار را از اتمام کار باخبر کرد . صاحب کار برای دریافت کلید این آخرین کار به آنجا آمد .
 
زمان تحویل کلید ، صاحب کار آن را به نجار بازگرداند و گفت: این خانه هدیه ایست از طرف من به تو به خاطر سالهای همکاری!
 
نجار ، یکه خورد و بسیار شرمنده شد .در واقع اگر او میدانست که خودش قرار است در این خانه ساکن شود ، لوازم و مصالح بهتری برای ساخت آن بکار می برد و تمام مهارتی که در کار داشت برای ساخت آن بکار می برد . یعنی کار را به صورت دیگری پیش میبرد .
 
این داستان ماست . ما زندگیمان را میسازیم . هر روز میگذرد . گاهی ما کمترین توجهی به آنچه که میسازیم نداریم ، پس در اثر یک شوک و اتفاق غیرمترقبه میفهمیم که مجبوریم در همین ساخته ها زندگی کنیم . اگر چنین تصوری داشته باشید ، تمام سعی خود را برای ایمن کردن شرایط زندگی خود میکنیم . فرصت ها از دست می روند و گاهی بازسازی آنچه ساخته ایم ، ممکن نیست .
 
شما نجار زندگی خود هستید و روزها ، چکشی هستند که بر یک میخ از زندگی شما کوبیده میشود . یک تخته در آن جای میگیرد و یک دیوار برپا میشود .
 
مراقب سلامتی خانه ای که برای زندگی خود می سازید باشید.