ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | ||
6 | 7 | 8 | 9 | 10 | 11 | 12 |
13 | 14 | 15 | 16 | 17 | 18 | 19 |
20 | 21 | 22 | 23 | 24 | 25 | 26 |
27 | 28 | 29 | 30 |
گناهم باور این روزگار بود
فریبی را که خوردم بی گناه بود
ولی جرم من از دست دلم بود
که هرجا پا گذاشتم بی وفا بود
من رو حرفم واستادم یک سال تموم شد با تمام دلتنگیام بقیشو نمیدونم چی بشه ولی نزدیکه یه اتفاقاتی بیافته دیگه نمیگم نه ولی بازم امیدوارم که برگرده.فقط یه امید دارم اون هم توی اون دنیاس تا تمام نامردیا و بی مهریهای ادما رو تلافی کنم
همیشه تو فکر اینم که تو رو من در اینده کجا میبینم.با چه حسی با تو رو به رومیشم ؟خوبه حالم یا بازم غمگینم!بی تفاوت رد میشی یا اینکه دست دلواپسمو میگیری؟من شباهت به خودم دارم یا تو نگامدنبال یه تغیریی؟تو بارون قدم زدن بی چتر چجوری یادت رقت چجوری تونستی؟من اونقدر دلم برات تنگه که بر میگشتی بم اگه میدونستی
یک سال رو قولمموندم بر خلاف اوتی که قولاش قول نبود.کاش بر میگشت داره دیر میشه داره کم کم فرصت از دست میره منو قبول کردن فعلا میترسم یه روز برگرده که دیگه من نتونم باهاش باشم
تولدت مبارک کنار عشق جدیدت خوش میگذره امثال دیگه.......من نمیخواستمو دل تنگی..به تمنای تو خوابم میکرد.مقه پیچک به تنم میپیچید تن داغی که مذابم میکرد.مثه هر شب تو نبودی اما شمع تاریکی من روشن بود تو نبودی که ببینی تا صبح گرمی وسوسه ات با من بود. شب بی پنجره اروم اروم سمت تاریکی تختم پیچید..شعله ی خنده ی خاموش تو بود که رو دیوار اتاقم رقصید.
پشت هر حادثه ی تاریکی روی دیوار چراغی خاموش توکنار منی اما تو خواب من تو رویای توام اما بی هوش مثل هر شب تو نبودی اما شمع تاریکی من........
اینجا یکی هست که هر ثانیه خوابت رو میبینه
تو چشمه تقویم با نبض ساعت منتظر میشینه
همیشه اونکه غرقه سکوته دستتو میخونه
درد لحظه رو کسی میفهمه که منتظر میمونه
از وقتی تو رفتی شب حالمو پرسید
شاید اگه تو برگردی بشه از چیزی نترسید
بشه قدر این ثانیه ها رو کنار تو فهمید
شاید اگه تو برگردی بشه از چیزی نترسید
بشه قدر این ثانیه ها رو کنار تو فهمید
امروز باز خاطرات زنده شدن به قول خودت کاش نمیدیدمت اصلا . میفهمیدم چرا این جمله رو میگفتی چون میدونستی که نمیمونی برام تو کجا من کجا
جای همیشگی قرارمون رو هر کار کردم اخرش مجبور شدم برم و زجر نبودنت چقدر سخته. میدونم که تو داری زندگیتو میکنی و تو خوشی زندگیت دیگه یاد من نیستی
خیلی سخت میگذره خیلی.با یه وب درد و دل کردن هم ارامش نمیده.کاش راه درست رفتن رو اونجور که بهت گفته بودم انجام میدادی یادمه حسرت میخوردی که دختره تو اتوبوس چه راحت از قطع رابطش میگفت.ولی حواست نبود اونا دنبال زندگی و عشق و عاشقی نبودنو تفریحشون این مسخره بازیا بود.بغضای سنگینی تو گلومه
نمیبخشمشون هیچ وقت
کاش پیشرفتم تو زندگی سریعتر میشد خیلی کنده روالشه خدا هم عجب صبری داره،باور نمیکردم یه شکست اینجوری نابودم کنه چربی خون عصبی هم اضافه شده به دردام خدایا شکرت همه خوبیات شامل حالم شده انگاری قرار نیست زیاد دوام بیارم تو این دنیای خراب شده شکرررررررر هر چی زودتر بهتر گناهام کمتر.برم اهنگمو گوش کنم شاید خوابم ببره
بعد تو برام لحن جاده ها صادقانه تر بود
هر مسافری که از راه رسید از تو بیخبر بود
من ساعتارو بیدار نکردم خوابتو ببینن
این لحظه ها رو روشن گذاشتم تا منتظر بشینم
از وقتی تو رفتی شب حالمو پرسید
شاید اگه تو برگردی بشه از چیزی نترسید
بشه قدر این ثانیه ها رو کنار تو فهمید
شاید اگه تو برگردی بشه از چیزی نترسید
بشه قدر این ثانیه ها رو کنار تو فهمید