ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | ||
6 | 7 | 8 | 9 | 10 | 11 | 12 |
13 | 14 | 15 | 16 | 17 | 18 | 19 |
20 | 21 | 22 | 23 | 24 | 25 | 26 |
27 | 28 | 29 | 30 |
از همین روی یلدا در افسانههای ایران باستان شب زایش مهر در سپهر است و ماه به دلدادگی مهر این شب را به درازترین دیدار خود با خورشید دگرگون میکند و جشن پیدایش مهر بوده است.
واژه "دی" یا "دتوشو" اوستایی و به چم (معنی) دادار، آفریدگار یا اورمزد که همه نام خداوند است می باشد و در اوستا بیشتر به جای واژه اهورامزدا به کار رفته شده است. از همین روی نام این ماه را "دی" نامیدند چه "دی" نام آفریننده می باشد، که سپس به آفریننده روشنایی نامی شد.
در گاهنامه ایران باستان هر روز نامی دارد، و اگر به نام سی روز ماه بنگرید، خواهید دید که روزهای هشتم و پانزدهم و بیست و سوم هر ماه به نام دی نام گذاری شده که برای جدا کردن آنها از همدیگر هر یک به نام روز پس از آن خوانده شده است. بنابراین این روزها به نام روزهای دی به آذر، دی به مهر و دی بدین که نام خداوند می باشد نامیده شده اند.جا دارد گفته شود که شب 25 آذر در گاهنامه باستان و از دیدگاه اخترشناسی بلندترین شب و شب یلدا بوده است ولی شوربختانه این شب به نادرستی به شب 29 آذر در گاهنامه جلالی جابجا شده است، که گفتمان در باره آن در این جستار نمی گنجد.
البته یه روایت دیگه هم هست:
ایرانیان باستان این شب را شب تولد الهه مهر «میترا» میپنداشتند، و به همین دلیل این شب را جشن میگرفتند و گرد آتش جمع میشدند و شادمانه رقص و پایکوبی می کردند.آن گاه خوانی الوان می گستردند و « میزد» نثار می کردند. «میزد» نذری یا ولیمهای بود غیر نوشیدنی، مانند گوشت و نان و شیرینی و حلوا، و در آیینهای ایران باستان برای هر مراسم جشن و سرور آیینی، خوانی می گستردند که بر آن افزون بر آلات و ادوات نیایش، مانند آتشدان، عطردان، بخوردان، برسم و غیره، برآوردهها و فرآوردههای خوردنی فصل و خوراکهای گوناگون، از جمله خوراک مقدس و آیینی ویژه ای که آن را « میزد» می نامیدند، بر سفره جشن می نهادند. باوری بر این مبنا نیز بین مردم رایج بود که در شب یلدا، قارون ( ثروتمند افسانه ای) ، در جامه کهنه هیزم شکنان به در خانه ها می آید و به مردم هیزم می دهد، و این هیزم ها در صبح روز بعد از شب یلدا، به شمش زر تبدیل می شود، بنابراین، باورمندان به این باور، شب یلدا را تا صبح به انتظار از راه رسیدن هیزم شکن زربخش و هدیه هیزمین خود بیدار می ماندند و مراسم جشن و سرور و شادمانی بر پا می کردند .